خانم سيگاري !
مامان زهرا و آقاجون مي خواستند برن خونه عمه و اميرمحمد رو هم با خودشون بردند. از اون جايي كه دوست داره بره و با علي (پسرعمه ) بازي كنه و آقا خيلي هم چاخان تشريف دارند به مامان زهرا رو كرد وگفت :
مامان زهرا ديروز كه رفته بوديم چهارراه ملاصدرا يه خانمه داشت سيگار مي كشيد .منم رفتم دعواش كردم گفتم خانم سيگار نكش. مامان زهرام به دود سيگار حساسيت داره!!!!! حالا اين حرفا رو از كجا مياره نمي دونم!!! چون نه چهارراه ملاصدرا رفته بوديم نه خانمي رو ديديم كه سيگار بكشه !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی