اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

سارا و امير فرشته هاي زندگي ما

کار نامه ی سار ا جون

1391/4/12 23:09
نویسنده : ماماني
802 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره انتظار به پایان رسید .به همراه امیر محمد برای گرفتن کارنامه ی سارا به مدرسه رفتیم  من که بیشتر از سارا دلهره داشتم یه نفس عمیق کشیدم وبه طرف خانم معلم سارا رفتم البته  یه کم دلم شور می زدکه یک دفعه خانم معلم کارنامه ی ساراجون رو داد دستم وبا لبخندی مهربان گفت آفرین خیلی خوب بود.تازه نفس راحتی کشیدم ولی وقتی به کارنامش نگاه کردم  همش بیست بود غیر از تاریخ که نوزده شده بود .اولش کمی ناراحت شدم ولی به خودم گفتم خیلی هم خوبه هر چی باشه نمره ی تلاش خودشو گرفته قرار نیست که همشو بیست بشه آخه ما به معدل بیست هر ساله ی سارا جون عادت کردیم .امیر محمد جان هم میگفت مامان سارا قبول شده یا رد این فسقلی هم شور آبجی خانمشو می زد. وقتی هم به خونه رسیدیم سارا هنوز خواب بود که امیر محمد رفت بالای سر سارا و خیلی جدی  به سارا گفت آبجی سارا کارنامتو گرفتیم  همشو صفر شدی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان گلبرگ و گیسو
12 تیر 91 23:31
الهی الهی الهی خدا براتون حفظشون کنه


همچنین گلهای شمارو خدابراتون حفظ کنه
مامان ماهان
29 تیر 91 9:37
جیغ........
دست ..........
هورا...........






ممنون انشاالله موفیت گل ناز شما